بَوش bowš: تختههايی است که به شکل خاصی میتراشند و از سوراخ پاسهل و دارخيش و بعد هم مسوک میگذرانند. درواقع، وسيلهی اتصال دارخيش و پاسهل و مسوک به يکديگر، همين تختهها هستند. يک سر بوشها گرهی دارد که در زير پاسهل محکم میشود و
قسمتهای ديگر آن، با عبور از سوراخ دارخيش و مسوک، اين چوبها را بههم محکم متصل میکند.
مسوکmesuk : آن بخش از خيش که هنگام شخمزدن در دست گاوران قرار میگيرد «مسوک» نام دارد. شخم زراعت، بايد عمق معينی داشته باشد: نه بيشازاندازه عميق باشد و نه کمعمق. مسوک به منزلهی فرمان خيش است: با کجوراستکردن و به اينسو و آنسوکشاندن آن، گاوآهن را در مسيری معين قرار میدهند. همچنين، در بيشتر زمانها، به وسيلهی همين مسوک است که کشاورز اجازه نمیدهد خيش، بيشازاندازه در زمين فرو رود يا بيشازحد معمول از زمين خارج شود.
بندشککbendeškak : تکههای چوب نوکتيزی است که در چندين جای بوش، در سوراخهايی قرار میدهند. خاصيت بندشکک آن است که مسوک را محکم و ثابت نگه میدارد.
همهکشhamakaš : مرکب از دوجزء است: hama-kaš. جزء نخست hama. فارسی ميانه: hamāg (مکنزی، ۱۳۷۳: ۳۲۳)، اوستايی: hama-، hém-، ايرانی باستان: hamāka، فارسی باستان: ham (NybergMp، 1974). جزء دوم kaš. فارسی ميانه: kaš، اوستايی: karš (همان).
چوبی است در انتهای دارخيش که وسيلهی اتصال گاوآهن به يوغی است که بر گردن گاوها قرار گرفته است. همهی کارها که آماده شد، با بند مخصوصی که بدان جر میگويند، يوغ و دارخيش را بههم متصل و کار شخمزدن را شروع میکنند. بههمينسبب است که گفتهاند: «چه همش، چه همهکش če hamaš če hmakaš»: چه همهی وسايل، چه همهکش.
بااينکه همهکش، در مقايسه با
ابزارهای ديگر شخمزنی، به ظاهر خاطرات یک روز مدرسه - در راشک...
ادامه مطلبما را در سایت خاطرات یک روز مدرسه - در راشک دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : raashk بازدید : 69 تاريخ : چهارشنبه 15 تير 1401 ساعت: 13:30